هومن کوچولو مامانهومن کوچولو مامان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

هومن مامان

سومین سونوگرافی هفته 33-34

1391/5/8 2:39
نویسنده : مامان الهام
15,698 بازدید
اشتراک گذاری

هومن کوچولو مامان جان تا این لحظه ، 7 ماه و 27 روز و 0 ساعت و 58 دقیقه و 44 ثانیه تو دل مامانشه

سلام عزیز مامانی خوبی؟
امروز یعنی شنبه 7 مرداد نوبت سونوگرافی و دکتر داشتم

ساعت 4:30 که بابایی از سرکار اومد سریع آماده شدمو رفتیم واسه سونو ، فکر میکردم 1 ساعتی اونجا معطل بشیم ولی وقتی رفتیم تو دیدم که هیشکی نیست و سریع رفتیم داخل

خدارو شکر همه چی خوب بودو خیالم از این بابت راحت شد ولی آقای دکتر گفت که بچتون پاهاشو انداخته رو هم هرکاری هم میکنم که باز کنه جنسیتشو ببینم پاهاشو باز نمیکنه نیشخند انقدر مامانی این دستگاه رو روی دلم فشار داد که دیگه دردم گرفته بود ولی گل پسرمون از الان حیا داره و پاهاشو بسته بودو به هیچ وجه هم باز نمیکرد زبانخنده

ولی آقای دکتر گفت وقتی پسر دیده شده یعنی پسره چون پسر جنسیتش عوض نمیشه ، منم گفتم که 2 بار پیش گفته بودین پسره گفت پس 100 درصد پسره

ولی مامانی کاش پاهاتو باز میکردی تا آقای دکتر 1 بار دیگه میدیدخنثینیشخند

اینم از اطلاعات سونوگرافی

وضعیتت که مثل همیشه سفالیک بود بزرگترین قطر سر جنین 56MM  مایع دورت 136 MM  ضربان قلب 138

طول استخوان ران 66MM  دور شکم 279MM  وزنتم 2129 گرم دکتر گفت وزنت عالیه مامانی

وقتی دکتر داشت سونوگرافی میکرد بابایی وایساده بود و همینجوری به مانیتور نگاه میکرد و واسه خودش لبخند میزد وقتی نگاهش میکردم انقدر از حالتی که داشت خندم میگرفت که نگو منم یواشکی میخندیدم بهش ولی اصلا حواسش به من نبود

بعد که بلند شدم بهش گفتم چیزی هم دیدی ؟ میگه نه اصلا مشخص نیست فقط دست و پاهاشو میدیدم که تکون میداد دستهاشم جمع بود قربون دستهای کوچولوت برم مامانی

راستی امروز دکتر صدای قلبتم بلند پخش کرد و بابایی واسه اولین بار صدای قلبتو شنید عزیزم، حالا جالب اینجا بود که بهش گفتم دیدی صدای قلبش چجوریه میگفت ااااا مگه این صدای قلبش بود ؟خندهپس چرا اینجوری بود گفتم خوب واسه اینه که تو آب داره میزنه دیگه بعد کلی باهم خندیدیم

از سونوگرافی هم که اومدیم بیرون من رفتم دکترم که طبقه بالایی بود 1 ساعتی نشستم تا نوبتم شد بعد دکتر گفت که همه چی عالیه و وزنتم خوبه و  از حرکات پرسید که گفتم اونم خوبه فشارمو گرفت که 11 روی 6 بود وزنمم 1 کیلو اضافه شده بود، بهش گفتم گاهی خودتو سفت میکنی و حرکت میکنی جوری که بعضی وقتا دردم میاد گفت اگه درد با حرکت باشه اشکالی نداره ولی بازم برام یه قرص نوشت که از زایمان زودرس جلوگیری بشه تازه بهم گفت بر طبق این سونو فعلا که زایمانت طبیعیه نگران یعنی شرایط زایمان طبیعی رو داری

بعدشم که از دکتر اومدم بیرون با بابایی رفتیم خونه کارامونو کردیم بعد افطار با بقیه خانواده رفتیم بیرون که خیلی خوش گذشت ولی من دیگه اصلا طاقت بیرون رفتنهای طولانی رو ندارمدل و کمرم حسابی درد میگیره با اینکه بعضی وقتها دراز میکشم باز هم بدنم درد میگیره واقعا که دوران بارداری اونم 3 ماهه آخر به نظرم سختترین دوران زندگی واسه یه خانومه ، ولی باز خدارو شکر میکنم که این سختی هارو قسمت ما هم کرد قلب چون پایانش شیرینه عسل مامان

بعضی وقتها که بچه هارو میبینم با خودم میگم یعنی منم میتونم یه بچه کوچولو رو بزرگ کنم ؟ یعنی از پسش بر میام؟هنوز که باورم نشده میدونمم تا وقتی که نیومدی تو بغل مامانی باورم نمیشه بغل

خوب عزیزم اینم از امروز

به امید روزهای بهتر واسه من و شما و بابایی قلب

مامان و بابا عاشقتن هومن مامان

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

neda
8 مرداد 91 3:28
salam maman human jun
ishalah ke in rooza ro be salamati poshte sar bezari va human kujulu ro baghal kon
bara man jalebe chon manam bardaram hafte34 va ninim pesare
faghat man mesle shoma zerang nistam ie maman tanbalam ke hanoz na vase bachamun esme gozashtim va na otaghesho amade kardim
jaleb injast ke man dirooz yani rooze jome raftam ba hamsari barai 3vomin bar nini ro didim.
kheili dust daram baham dust beshim va baghi rahro baham bashim.......agar mayelid
dar zemn kheili khosh salighei.......khoshbehal human jun ke hamchin mamani dare



سلام مامانی
ممنون که به ما سر زدین
منم از آشنایی باهاتون خوشحالم
خوشحال میشم شمارو لینک کنم ولی متاسفانه آدرسی از شما ندارم اگه سر زدین حتما آدرس وبلاگتونو برام بذارین
مامانی
8 مرداد 91 4:56
سلام عزیزم ماشالا نی نی جونمون چه با حیاست

خدا حفظش کنه ایشالا به سلامتی به دنیا بیاد


سلام مرسی عزیزم ایشاله
شقایق.مامان حباب
8 مرداد 91 8:22
خدارو شکر که همه چیز خوب بود
ایشالا همیشه خوب باشین



مرسی شقایق جان
شماهم همچنین
مامان یاشار
8 مرداد 91 13:24
خوب به سلامتی خانومی نی نی خوشگلت رو هم دیدی. ما مامانا حتی میتونیم قیافشون رو تصور کنیم از توی عکس سونو ولی برای باباها هم خیلی دیدن سونو و شنیدن صدای قلب نی نی جالبه. این آخریا بیشتر استراحت کن عزیزم.


سلام عزیزم
چشم
ممنون از لطفت
مامانی
9 مرداد 91 18:37
سلاممم مامانی خوبی؟ خوشی؟ بروزم بدو که من و طه منتظریم
مامانی
9 مرداد 91 18:37
سلاممم مامانی خوبی؟ خوشی؟ بروزم بدو که من و طه منتظریم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هومن مامان می باشد