13 ماهگی هومن مامان

سلام خوشگل مامانی 

چطوری قربونت برم ؟ 

روزا داره تندوسریع میگذره و داری هر روز بزرگ و بزرگتر میشی مامانی 

انگار دیروز بود که یه وجب بودی 

فدات بشم عزیزم که انقدر بزرگ و شیرین شدی 

از بعد یک سالگیت یه دفعه انگار خیلی بزرگ و فهمیده شدی  یعنی همه چی رو میفهمی و جواب میدی 

مثلا بهت میگم هومن برو فلان چیزو برا مامان بیار میری میاری و میدی دستم 

هر روز تا بابایی از سر کار میاد میری شلوار راحتیشو میاری و میدی بهش یا اگه بره دستشویی یا مثلا حموم میبری میذاری پشت در  الهی فدات بشم انقدر من خنده ام میگیره از این کارات که نگووو

وقتی چایی میریزم و میارم خیلی دوست داری استکانو بگیری ولی از دور نشونش میدی و یه سره میگی داغ داغ

وقتی میخوای بری سر کشویی چیزی اگه من برسم و سر اون کمد باشی زود انگشتتو میاری جلو و میگی اجازه  خیلی با مزه میگی مامانی ادازه

از وقتی 13 ماهت شد دیگه شبها تو خواب جیش نمیکنی و صبح پوشکت خشکه ولی صبح که از خواب بیدار میشی و از تخت میای پایین میری یه گوشه سرپا میشینی و دستشویی میکنی  الهی قربونت برم که میفهمی و هر وقت داشته باشب سرپا میشینی 

جدیدا خیلی نازو ادا پیدا کردی و یه حالتهایی به چشمات میدی و به سرت که هرکی نگاه کنه میمیره از خنده

انقدر آگهی های بازرگانی رو دوست داری که هر جا باشی و هرکاری بکنی تا صداش بیاد زود میای جلو تلویزیون و میرقصی باهاش یا دور خودت میچرخی 

فقط نمیدونم چرا از داریوش بدت میاد و تا میاد میخونه سریع قیافتو کج و کوله میکنی ومیگی اییییی یعنی میگی بره 

هرکی بره دستشویی میری پشت در و میگی دیش یعنی جیش 

اعضای بدن خودتو میشناسی و دیگران هم همینطور 

فقط کافیه یه چیزی رو یک بار ببینی که کسی جلوت انجام بده از اون به بعد دیگه اون کارو انجام میدی 

یعنی فوق العاده تقلید پذیریت بالاست

مثلا دیدی بچه ها نقاشی میکشن توام مثل اونا میخوای نقاشی بکشی 

بهت میگم هومن بیا نقاشی بکش میری مدادو بر میداری با کاغذ میاری روش خط خطی میکنی 

 خاله شیرین و سارا رو به اسم صدا میزنی به خاله شیرین میگی شی ییییی  به سارا هم میگی سااآآآ

الهی فدای حرف زدنت بشم  خیلی کلمه هارو میگی همشو یادم نیست ولی جدیدا شیر هم که بخوای میگی آبه 

تا چای ببینی میگی داغ جیز 

تا لپ تابو روشن کنن میدویی میای میگی عکس و میخوای عکسهای خودتو ببینی 

راستی 1 سالگی بردمت آتلیه و عکس گرفتیم ازت که عکسها خیلی خوب شدن ولی هنوز سی دی شو نگرفتیم وقتی گرفتیم حتما برات میذارم 

راستی تلویزیون دیدنت که دیگه معرکه است مثل آدم بزرگها 

مثلا یه چیز طنز بذارن که خنده دار باشه توام باهاش میخندی  به حرکات عمو پورنگ میخندی و وقتی میگه دست و هورا توام دست میزنی 

تا آگهی بازرگانی بیاد هرجایی باشی سریع خودتو میرسونی جلو تلویزیون و تبلیغات شاد بیاد میرقصی و کلی ادا و اطوار میای انقدر بامزه که نمیتونم بگم باید خودت ببینی فیلمشو

وقتی نماز میخونم شروع میکنی به نماز خوندن و سجده میکنی میگی الاااا 

خیلی خوب همه چیو میفهمی  

اجزا بدن خودتو میشناسی با مال دیگرانو 

مثلا وقتی شیر میخوری بهت میگن هومن دستشو میذاره رو سرش سریع دستتو میذاری یا میگن چشماشو میگیره یا ....  الهی فدات بشم عشق منی توووو

راستی به خاله هاتو بچه ها شون خیلی وابستگی داری و دوسشون داری به حدی که وقتی بری بغلشون یا مثلا خونشون دیگه بغل من یا بابایی نمیخوای بیای و از خونشون بریم شدید گریه میکنی 

خونه خاله افسانه و بابا رضا  رو خوب میشناسی و وقتی میرسیم جلو در خونشون هی درو نشون میدیو میگی بریم 

اینم بگم که دیگه هیچی از دستت در امان نیست و هرچی کشو هستو میری باز میکنی و چیزای توشو میریزی بیرون 

کشوهای پا تخت ما و دراور دستگیره هاش مخفیه ولی یه بار دیدی ما چجوری باز میکنیم میری دو تا انگشتهاتو میندازی توش و میکشی جلو 

عجب وروجکی هستی تو مامانی

توپ بازی هم میکنی یعنی توپو با پات شوت میکنی

کلاغ پر و لی لی حوضک هم بلد شدی با اتل متل توتوله

تا میگم لی لی حوضک سریع دستتو میاری بالا و انگشتتو میکشی رو دستت بعد هم یکی یکی انگشتهاتو میگیری

وقتی هم اتل متل بازی میکنی دست میزنی رو پاو میگی اتل اتل

کلاغ پر هم بازی میکنی و دستتو میبری بالا و میگی بر 

تا زنگ درو بزنن میری دم آیفون و میگی کیه ؟

میای موس و از بابایی میگیری و حرکت میدی نگاهتم تو مانیتورو ببینی چه تغییراتی میکنه  خیلی باحال 

مثلا میری یه کاغذ بر میداری شروع میکنی به خوندن از خودت صدا در میاری انقدر بامزه که نگو  بهت میگیم هومن کتاب بخون شروع میکنی به خوندن

کلا بچه حرف گوش کنی هستی و از من حساب میبری چون از همون اول من هیچوقت لوست نکردم

مثلا بهت میگم هومن دست نزن سریع دستتو میکشی و دست به سینه میشینی

یا مثلا از چیزی منعت کرده باشم اگه بتونی بهش دست بزنی این کارو نمیکنی و منو صدا میزنی و بهم میگی مثلا در بازه من میتونم برم بیرون  یا مثلا در کابینت بازه بهم میگی ولی دست بهش نمیزنی  

قربون پسر حرف گوش کنم برم من الهی

خوب دیگه مامان جون چیزی یادم نمیاد 

همش میگم بنویسم یادم نره باز این کارو نمیکنم 

ایشااله همیشه سالم و سلامت باشی عزیزم

با عکسهای خوشگل از گل پسری بر میگردم