هومن کوچولو مامانهومن کوچولو مامان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

هومن مامان

هفته بیست و هشتم بارداری

1391/3/31 2:28
نویسنده : مامان الهام
473 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کوچولوی مامانی ماچ

امروز حالم خیلی بهتره چون تونستم کوتاهی دیشبمو واسه باباعلی جبران کنمبغل

امروز عصر با خاله فهیمه و عمو رضا رفتیم بیرون و من یه کیک خریدم با شمع و 2 تا تیشرت خوشگل واسه بابایی که واسش یه جشن کوچولو خونه بابارضا بگیرم تا بتونم خوشحالش کنم

جشنمون خیلی ساده و خودمونی بود ولی همه چی خیلی خوب بودو خوش گذشت شمام که از اول تا آخرش همش داشتی لگد میزدی بابات میگفت هیجان زده شدی و داری تبریک میگی نیشخندولی خدارو شکر همه چی خوب بودو بابایی هم خیلی از این کارم خوشحال شد و ازم کلی تشکر کرد و واسه شام هم منو به یه رستوران دعوت کرد و باهم اونجا شاممونو خوردیمو برگشتیم خونه کلی هم عکس گرفتیم که بعدا خودت میبینی عسلم

قبلش هم خاله فهیمه بهم گفت بیا بریم تا بقیه وسایل سیسمونی شمارو بخریم و خیالمون از این بابت راحت بشه ، چون عروسی خاله هانیه و ماه رمضون هم در پیشه

من و خاله فهیمه با بابایی رفتیم خرید تخت و پارک و کریر و روورک و یه سری لباسهای خوشگل واسه بیرون و چیزای دیگه خریدیم که خیلی خوشگل و ناز بودن الحق که بابارضا واسه خرید سیسمونی شما سنگ تموم گذاشته و یه سیسمونی حسابی برات خریده پسر گلم آخه بابایی منم خیلی خوب و مهربونه خدا همیشه سایه اشو بالا سرمون نگهداره ایشاالهبغلقلب

واسه تخت و کمد هم باهاممون تماس گرفتن و گفتن که آماده است احتمالا تو هفته بعد میان نصب میکنن

وقتی این لباسهای کوچولو رو میبینم خیلی بیشتر دلم واست تنگ میشه و دلم میخواد که پیشم باشی اما وقتی خاطرات بارداری دیگران و زایمانشونو میخونم احساس میکنم وقتی به دنیا بیای چقدر دلم واسه این لحظه ها تنگ میشه اما بعد میگم به یه لحظه بودن کنارت می ارزه قربونت برم قلب

شنبه که خونه خاله پروانه بودیمو مولودی بود من که خیلی اذیت شدم هم از شلوغی هم اینکه مهمون اونجا بود نمیتونستم یکم دراز بکشم بخاطر همین هم شما تکونات دیگه محکم نبود و خیلی آروم تکون میخوردی حتی تا فرداش ولی امروز بهتر شده و مثل همیشه تکون میخوری عزیز دلم

تکونهات یه جوریه که انگار همه بدنتو تکون میدی یا داری خمیازه میکشی نیشخند آخه مامانی هم دستهات هم پاهات همزمان تکون میخوره و این ورو اون ور دلم همزمان تکون میخوره و میلرزه

الهی فدات بشم که با این تکونهات دل مامانی و حسابی بردی

هفته 28 هم داره کم کم تموم میشه و وارد هفته 29 میشیم امشب داشتم به باباییت میگفتم که دیگه چیزی به اومدن شما نمونده ، بابات ام که انگار از همه جا بیخبره با تعجب گفت آره راست میگیها چه زود گذشت نیشخند منم گفتم بله البته برای شما زبان

من با اینکه تو ماه هفتمم ولی اصلا حاملگی بهم معلوم نیست ولی خودم دیگه کم کم احساس سنگینی میکنمو تا یکم راه میرم نفس نفس میزنم در کل فکر کنم از این به بعد کم کم زندگی واسم سخت بشه چه تو خوابیدن چه نشستن چه راه رفتن ، غذا هم که همیشه باید کم کم بخورم چون معدم زود پر میشه و اگه زیاد هم بخورم دیر هضم میشه و واسم مشکل ساز میشه ، ولی خدارو شکر نه چاق شدم نه ورم آوردم فقط وزن هومن کوچولوم زیاد شده و از اون لحاظ احساس سنگینی میکنم

تو مولودی هم هرکی منو میدید کلی ذوق میکردو بهم میگفتن چقدر خوشگل و با نمک شدی نیشخندالبته همه اینا از وجود عزیز و نازنین شماست پسر گلم

خدا کنه به موقع صحیح و سالم بیای تو بغل مامانی و بابایی

خیلی دوست داریم قلب تو ثمره عشق و میوه زندگی منو باباتی ماچ

بــــــــــوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامانی
31 خرداد 91 7:49
مبارک بابای هومن باشه سلام مامانییی عزیزم خوبی؟ بروزم اگه بیای خوشحال میشم...
عسل
31 خرداد 91 15:13
الهیییییییییی چه مامامنه مهربون با احساسی داره این هومن کوچولووو..الهههههههی تنتون سلامت باشه از تک تک لحظاتتون لذت ببرین


مامان یاشار
1 تیر 91 10:38
مرسی مامانی هومن جون که بهمون سر میزنی، تولد بابایی هومن جون هم خیلی مبارک باشه وسایل جدید هومن کوچولو هم خیلی مبارک باشه به سلامتی استفاده کنه ایشالا عکساشونم برامون بزار که ما هم کیف کنیم خوب مراقب خودت هم خیلی باش
مامانی
1 تیر 91 11:14
بسم رب الحسین سلام مامانی عزیزم خوبی؟ بروزم با (روزای قشنگ ولی...)
مامانی
3 تیر 91 8:21
سلام مامانیی عزیزم خوبی؟ بروزم با ( تولد بابای طه) اگه بیاین خوشحال میشم
سحر
3 تیر 91 20:02
سلام مامان هومن. به سلامتی باشه خریدهای پسر گلتون. حالا خیلی زوده که ظاهرتون تغییر کنه چون ما گل پسر داریم دیگه ولی خیلی مراقب باش دولا راست اصلا نشو تجربیات خودم که همه بهم گفتن نکن و کردم و الان باعث شده کیسه آبم کم بشه تو خوابیدن خیلی مراقب باش اول بشین بعد به پهلو برگرد. ما که به آخر این سفر 9 ماهه رسیدیم. شما خیلی مراقب باش سعی کن بهترین تغذیه رو توی این سه ماه داشته باشی. چون بچه وزن می گیره و رو نورون عصبیش تاثیر گزاره. خیلی مراقب خودت و هومن جون باش. تولد بابای هومن هم تبریک می گم.
شقایق.مامان حباب
3 تیر 91 21:53
مبارک باشههههه مامان هومن.... ایشالا120 سال کنار هم سالم و شاد زندگی کنید....
مامانی
5 تیر 91 10:39
سلام مامان عزیزم خوبین؟ بروزم منتظرتم عزیزم
مامانی
7 تیر 91 8:56
بسم رب المهدی سلام مامانی خوب رومهربونم بروزم منتظر حضورتم عزیزم
مامانی
8 تیر 91 19:07
سلامممممممم مامانی خوب ومهربون خوبی عزیزم؟ بروزم منتظرتم
مامان یاشار
9 تیر 91 21:56
مامانی هومن کم پیدایی خانومی. بیا برای ما و هومن جون خاطراتش رو بنویس خوب. همیشه خوب باشی
شقایق.مامان حباب
10 تیر 91 20:53
سلام مامانی بروزم خوشحال میشم تشریف بیاری
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هومن مامان می باشد