عکسهای 12 تا 13 ماهگی
شیطونک مامان رفتی اون بالا تا لامپو روشن کنی
اینجام داری یه لبخند تحویل مامانی میدی تا دعوات نکنه
ببین چه کارایی میکنی مامانی ؟؟؟؟ وای وای وای
اینجا تازه از حموم اومدی بیرون و داری حاضر میشی بریم کرج
اینجام تو ماشینه و پیش سحر نشستی
همچین میری تو حس وقتی عینک میزنی حسابی خودتو میگیرییییی
اینجام کرجه باغ خاله گیتی اون شب که رسیدیم کلی شیطونی کردی تا از خستگی بیهوش شدی
ببین چجوری بیهوش شدی مامانییی
هومن در حال بلال خوردن
باز روز از نو روزی از نو
کلی ذوق میکردی عمو حامد میبردت دم آب ولی وقتی بابایی شیرجه میزد تو استخر کلی گریه میکردی
بازم خستگی و ........
هومن در حال گوش کردن موزیک
دوست داشتی همیشه اینجوری بری واسه خودت تنهایی قدم بزنی و بازی کنی
بعدش رفتیم خونه مامان بزرگ (مامان بابایی) اونجا هم کلی بازی کردی
این حلقه رو بر میداشتی باهاش راه میرفتی هر جا هم به بنبست میرسیدی میذاشتی زمین میرفتی از اونطرف بلندش میکردی
اینجا هنوز 1 سالت نشده عشقم
اینجام اولین باریه که موهاتو کوتاه کردیم عزیزم بابا علی واست کوتاه کرد که بعد از اون فرفریااا این شکلی شدی عشقم البته عکسهای حین کوتاه کردن موهاتو هم دارم که دیگه اینجا نذاشتم
اینم یه روز صبح که تازه از خواب بیدار شدی
سریع رفتی توپتو برداشتی و شروع به بازی کردی
تقریبا از هموم موقع که راه افتادی بلد بودی شوت هم بزنی
اینام دیگه بدون شرح خودت ببین چه کارا که نمیکنی .....
آخه یکی نیست بهت بگه اونجا دنبال چی میگردی پسر ؟؟؟؟
وقتی موفق نشدی به راه خودت ادامه دادی
دندونای موشیشو نیگاااااااااا
هومن در حال پرتاب دو توپ همزمان
الهی فدات بشم عشقم
اینم فرار هومن کوچولو حسن ختام برنامه
فعلا بای مامانی تا بعد
عشق منی تو عمر منی تو جیگر منی تو