هومن کوچولو مامانهومن کوچولو مامان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

هومن مامان

سونوگرافی تعیین جنسیت!

1391/2/15 15:49
نویسنده : مامان الهام
2,359 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گل مامانقلب

چطوری خوشگلمماچ

قبل از عید دکتر واسم سونو نوشته بودو بهم گفت که بعد از عید برو تا نی نیت یکم بزرگتر شده باشه و بتونن جنسیتشم تشخیص بدن،منم دقیقا بعد از تعطیلات عید یعنی 5 عید که شنبه هم بود با خاله ایمانه رفتیم سونو(بابایی چون سرکار بود نتونست باهامون بیادناراحت)

از صبح من رفته بودم خونه بابارضا تا بعد از ناهار با خاله بریم ، از صبح کلی راجبه این موضوع با خاله شیرین و ایمانه مسخره بازی در آوردیمو خندیدیم خیلی روز خوبی بود عزیزم

من که خودم از فوضولی داشتم میمردم که ببینم نی نی که تو شیکممه چیه با اینکه حدس میزدم ولی میخواستم مطمئن بشم

ساعت 2:30 حرکت کردیم به سمت بیمارستان میلاد تا بریم پیش دکتر آدی بیک چون میگفتن تشخیصش خیلی دقیقه ساعت حدود 4:30 بود که نوبت ما رسیدو رفتیم تو ، دکتر گفت دراز بکش و منم دراز کشیدم رو تخت ، تا اون وسیله رو گذاشت رو شیکمم یه دفعه گفت اووووووووه male اولین چیزی که گفت همین بود بعد هم کلی چیز دیگه گفت که منشیش نوشت و آخر سر که تموم شد بهم گفت جنسیت جنین پسره و همه چیش خوبه و سالمم هست

اون موقع از خوشحالی تو پوست خودم نمیگنجیدم آخه میدونی مامانی هیچی واسه یه مامانی که یه کوچولو تو راه داره بهتر از این نیست که بفهمه نی نی تو دلش سالمه

تا از اتاق اومدیم بیرون خاله ایمانه زنگ زدو به خاله شیرین خبر داد و گفت که تو پسری و مثل همیشه در عرض سه ثانیه خبر تو همه خانواده پخش شدنیشخند

بابایی هم همون موقع بهم زنگ زدو خبرو بهش دادم و گفتم که دیدی حدسم درست بود ؟ آخه از اول بهش میگفتم تو پسری بابایی هم همش میخندیدو میگفت چون دوست داری پسر باشه اینو میگی !!!!

راستی اون موقع تو هفته شانزده و نیم بودی دور سرت 33.3 میلیمتر بود قربونت برم من که انقدر کوچولو بودیو الان که داری اینو میخونی انقدر بزرگ شدی عزیزم

خلاصه عید هم با همه خوبیهاشو سختی هاش تموم شدو کم کم 4 ماهگی منم تموم شدو رفتم تو ماه 5

الان یکمی شیکمم بزرگ شده اما نه خیلی که همه بفهمن ولی خوب این نشون میده که تو داری کم کم رشد میکنی و بزرگ میشی عشقم

راستی اینو یادم رفت بهت بگم که اولین باری که صدای قلبتو شنیدم تو هفته 11 بود

دکتر گفت شاید الان شنیده نشه اگه شنیده نشد نگران نشی چون خیلی کوچیکه ولی تا دستگاه رو گذاشت روی شیکمم صدای قلب کوچولوت پخش شد عزیزم نمیدونی که اون لحظه چه حسی داشتم اون موقع است که واقعا حس میکنی یه موجود زنده تو بدنت داره رشد میکنه و از وجود تو جون میگیره و بزرگ میشه فکر میکنم تو دوران حاملگی هیچ لحظه ای مثل تکون خوردن بچه و شنیدن صدای قلبش به مادر لذت و انرژی نمیده و حاظر نیستی اون لحظات رو با هیچی تو دنیا عوض کنی

من تکون خوردناتم خیلی زودتر از اون چیزی که همه میگن حس کردم عزیزم تو خیلی زود خودتو بهم نشون دادی و گذاشتی حست کنم یادمه اولین باری که تو دلم تکون خوردی و حست کردم داشتم کتاب میخوندم که یهو اشک اومد تو چشمام نمیدونم چرا ؟ شاید از ذوق زیاد بوده اما یه حس خیلی خوبی بهم دست داد که چشمامو خیس کرد

هومن عزیزم مامان خیلی دوست داره و ازدور روی ماهتو میبوسه ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هومن مامان می باشد