هومن کوچولو مامانهومن کوچولو مامان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

هومن مامان

اینروزهای مامانی.....هفته سی و هفتم بارداری

1391/5/28 5:29
نویسنده : مامان الهام
1,420 بازدید
اشتراک گذاری

  هومن کوچولو مامان جان تا این لحظه ، 8 ماه و 14 روز و 2 ساعت و 4 دقیقه و 28 ثانیه تو دل مامانشه 

سلام کوچولوی مامانی که دیگه الان واسه خودت مردی شدی عزیزم

اینو وقتی احساس میکنم که تکونهای شدید میخوری تمام بدنتو حس میکنمو میبینم که همه فضای دلمو پر کردی ، بعضی وقتها هم یکمی خودتو سفت میکنی و یه جایی از شیکمم میزنه بیرون و سفت میشه انقدر این حالتو دوست دارم که نگو بعد چند ثانیه هم خودتو ول میکنی

دیگه حداکثر 3 هفته تو دل مامانی هستی و بعدش میای بیرون البته اگه الان هم به دنیا بیای تو هفته 37 هستی و کامل شدی و مشکلی پیش نمیاد ولی اینجور که پیداست فکر نکنم فعلا قصد اومدن داشته باشی عزیزم

این روزها حال و هوای متفاوتی دارم نه خوشحالم نه ناراحتم نه ترس دارم نه استرس اصلا تو یه حال و هوای خاصیم ، چند وقت پیش خیلی استرس و ترس از زایمان داشتمو دائم بهش فکر میکردم ولی الان اصلا دیگه به زایمان فکر نمیکنم (به احتمال زیاد هم شما قراره طبیعی به دنیا بیای و من اینجوری بیشتر باید منتظر بمونم) اون مامانایی که سزارین میکنن تاریخ دقیق زایمانشونو میدونن و میدونن چقدر مونده تا زایمان کنن ولی من دقیق نمیدونم چون معلوم نیست شما کی بخوای تشریف بیاری هر آن ممکنه درد زایمان شروع بشه از این هفته به بعد من که همه چی رو سپردم به خدا چون میدونم خدا خودش بهمون کمک میکنه عزیزم

اینروزا همیشه دلم میخواد که باباعلی پیشم باشه فقط اونه که کنارش بودن بهم آرامش میده ولی از شانس بد ما کارش زیاد شده و اکثرا اضافه کار داره،همیشه احساس خستگی میکنمو دلم میخواد بخوابم تقریبا تمام وقتی که تنها توی خونه ام خوابیدم

شرایط الانم یه جوریه که همش میخوام ازش فرار کنم دلم میخواد از این چند هفته بپرم برم اونور

ولی دلم میخواد هرچه زودتر ببینمت عزیزم ، دوست دارم ببینم شکل کی هستی ، وقتی به بابایی میگم دلم میخواد بدونم بچمون شکل کیه با قاطعیت میگه معلومه دیگه شکل منه منم میزنم زیر خنده  و میگم چقدرهم مطمئن حرف میزنی حالا خوبه اصلا شکل تو نباشهزبان

عزیزم تو که پاکی این روزا خیلی واسه مامانی دعا کن ، دعا کن تا بتونم خودمو با شرایط جدید وفق بدم

میدونم که برای توام سخته عبور از مرحله جنینی و ورودت به دنیای کودکی ولی عزیزم این راهیه که همه ما رفتیم و خوبیش اینه هیچوقت این فشارو سختی یادت نمیاد عزیزکم فقط از خدا میخوام صحیح و سالم بیای پیشمون

وقتی اوایل بارداریم بودو میدیدم کسی مثلا تو هفته 37 یا 38 میگفتم اوه چه راه طول و درازی تا من بخوام بهش برسم ولی الان میبینم خودم تا چشم بهم زدم تو همون هفته هام و چیزی به زایمانم نمونده بله عزیزم زندگی به همین سرعت میگذره و میدونم تا چشم بهم بزنم تو مردی شدی واسه خودت

خوب بگذریم عزیزم....

دوشنبه آزمایش ادرارو دادمو فرداش جوابش حاضر شد و من سریع بردم پیش دکتر ، خدارو شکر دکتر گفت که دفع پروتئینت زیاد نیست و فقط باید استراحت کنی گفت اصلا نباید پیاده روی کنی و فقط باید این اواخر استراحت کنی بعد هم گفت که قراره تا 4 شهریور بره مرخصی و گفت اگه دردی چیزی داشتی سریع برو بیمارستان تا چکاپ بشی اینم از شانس ما که نزدیک زایمانمون دکترم باید بره مرخصی

دکتر که گفت تا 3 هفته دیگه وقت داری

هومن مامان  ؛ انقدر ذهنم مشغول و درگیره که همش میخوام برات حرف بزنمو بنویسم ولی میدونم هرچی زیاد حرف بزنم شاید حرفام برات تکراری بشه عزیزم

اما تو چه میدونی گذشت از این روزا و دردا و9 ماه با یه موجود کوچولو بودن و درونت پرورش دادن که میدونی از  رگ و خون خودت پرورش پیدا کرده رو به دنیا بیاری و از وجود اون تو مادر بشی چه حس و حال و لذتی داره کسی که قراره تورو مادر صدا کنه این نام پاک و مقدس رو که امیدوارم من لیاقتشو داشته باشم

ماچدوست داریم مامانیماچ

همیشه سعی کن به پدر و مادرت احترام بذاری عزیزم چون هیشکی تو دنیا به اندازه پدر و مادرت دوست نداره عزیزکم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

دوست من
27 مرداد 91 1:05
داره واسه خودش مردی میشه آقا هومن ما!!! خدا برات آسونش کنه عزیزم از من به تو نصیحت که زایمان طبیعی بهترین و بهترین و بهترین راه به دنیا آوردن نی نیه من که اگر هزار بار دیگه ازم بپرسن میگم طبیعی قشنگیش هم به اینه که نمیدونی کی قراره بیاد! وقشنگتر از اون گرفتن بچه ات هست که بلافاصله میگذارنش روی شکمت یا سینه ات و بهت میگن اینهم پسرت مبارکت باشه من که با یه دنیا هم عوض نمیکنم اون لحظه رو...
مامانی
27 مرداد 91 10:47
الهییییییی قربونت برم خاله جونم خوش به حالت که زود گذشته منم پسرمو میخواممممممممممم مامانی بیا بروزم
شقایق.مامان حباب
27 مرداد 91 15:08
ایشالا هر وقت میاد صحیح و سالم و بدون سختی بیاد... این همه تحمل کردی این چند وقتم روش... به وقتی فکر کن که هومن گلی بیاد بغلت
neda
28 مرداد 91 20:48
mamani ishalah ke human jun myad baghalet va hamei in sakhtiha tamum mishe va delet vase in rooza ke tu delet bude va barat delbari mikarde tang mishe........ doa kon ke manam be salamati pesaramo baghal konam bus
شقایق.مامان حباب
29 مرداد 91 13:41
عید فطر به شما و نینی گلتون مبارک
مامان ظریفه
30 مرداد 91 16:09
سلام وبلاگ قشنگی دارین. میشه خواهش کنم به آیلین من رای بدین تو این مسابقه برنده شه؟ http://koodakeman91.niniweblog.com/post203.php توی نظرات بگین آیلین شماره 9 زحمتی نداره یه لحظه رای بدین دیگه.... باید آدرس وبلاگ یا سایتتونو حتما بزارین تا رایتونو بپزیرن امروز آخرین فرصتشه [بوسه][بوسه][بوسه]
سپیده
31 مرداد 91 14:34
سلام. با تشکر از رای شما.
مامانی
1 شهریور 91 8:08
سلام عزیزدلم خوبی خانومی؟ طه عزیزم 6 ماهه شد منتطر حضورت هستم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هومن مامان می باشد